موسسه مطالعات استراتژیک و بینالمللی در تحلیلی پیرامون سفر رئیس جمهور آمریکا به منطقه خاورمیانه نوشت: پیش از سفر دونالد ترامپ به ریاض، اوپکپلاس، تحت رهبری عربستان، برخلاف سیاستهای پیشین خود، عرضه نفت را بهطور چشمگیری افزایش داد که این سیاست موجب کاهش قیمت نفت شد. عربستان با ظرفیت مازاد ۳ میلیون بشکهای خود هدف ترامپ یعنی کاهش قیمت نفت محقق کرد. از سوی دیگر کاهش قیمت نفت زمینه را برای باز پسگیری این هدف را محقق کرد. ههمچنین با کاهش تولید شرکتهای آمریکایی به دلیل افت قیمت نفت، عربستان میتواند بخشی از بازار را که توسط شرکتهای نفتی از او گرفته شده بود، باز پس بگیرد. با این حال تثبیت این پیروزی به یک پیروزی در زمینه دیپلماسی و جلوگیری از تنش در منطقه خلیج فارس نیازمند است.
چرخش اوپک پلاس
دونالد ترامپ، در نخستین سفر بینالمللی دور دوم ریاست جمهوری خود به عربستان سعودی رفت و مورد استقبال محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، قرار گرفت.
پیش از آنکه ترامپ به قصد سفر به ریاض، واشنگتن را ترک کند، یک پیروزی بزرگ به دست آورد و این پیروزی افزایش عرضه نفت خام بود که منجر به کاهش قیمت آن در بازارهای جهانی شد. زمانی که گروهی از هشت کشور عضو ائتلاف تولیدکنندگان اوپکپلاس اعلام کردند که قصد دارند با نرخی سه برابر بیشتر از انتظار قبلی، عرضه نفت را افزایش دهند، بازار نفت غافلگیر شد. یکی از دلایل غافلگیری آن بود که ائتلاف اوپک پلاس تحت رهبری عربستان سعودی بیش از یک سال در تلاش بود تا عرضه نفت را محدود نگه دارد و حتی 2 بار برنامه افزایش تدریجی تولید را با هدف آمادگی بازار برای چنین افزایشی به تعویق انداخته بود. اما ناگهان در اوایل آوریل یعنی درست همزمان با آشفتگی بازارهای مالی ناشی از جنگ تجاری، این گروه اعلام کرد که قصد دارد تولید نفت را در ماه مه به میزان ۴۱۱ هزار بشکه در روز یعنی 3 برابری میزانی که پیش از این اعلام شده بود افزایش دهد. هفته گذشته نیز اعلام شد که این افزایش تولید در ماه آینده نیز ادامه خواهد داشت.
در چنین شرایطی مهمترین پرسشی که وجود دارد آن است که چه چیزی باعث این چرخش ناگهانی ائتلاف اوپک پلاس تحت رهبری عربستان شد؟ آن هم زمانی که کاهش قیمت نفت به خوبی قابل پیشبینی بود.
تحلیلگران پاسخهای چندان قانعکنندهای برای این پرسش ارائه نکردهاند. برای مثال تنبیه قزاقستان و عراق به دلیل تخلف این کشورها از سهمیههای تولید یکی از پاسخها بوده است. با این حال میتوان گفت که پاسخ به این پرسش به مراتب سادهتر است و به جلب رضایت ترامپ با هزینهای نسبتا پایین(کاهش قیمت نفت به دلیل افزایش عرضه توسط اوپک پلاس) باز میگردد.
ترامپ پس از بازگشت به قدرت، مصمم بود قیمت نفت را به زیر ۶۰ دلار در هر بشکه برساند و از عربستان و صنعت نفت و گاز داخلی ایالات متحده درخواست افزایش عرضه کرد. با این حال تنها یکی از این 2 تولید کننده قادر بود تا به تقاضای ترامپ پاسخ مثبت داده و عرضه نفت را افزایش دهد.
ترامپ تلاش کرد تا با اجرای سیاستهای سختگیرانه در زمینه کاهش مقررات و تسهیل صدور مجوزها، تولید داخلی نفت را افزایش دهد.
شرکتهای حفاری آمریکایی(Drilling companies) همین حالا نیز بیش از ۱۳ میلیون بشکه در روز که رکورد تاریخی است، تولید دارند. بنابراین این شرکتها نمیتوانند بدون ناامید کردن سهامداران خود، تولید خود را افزایش دهند. دلیل این مسئله آن است که در حال حاضر قیمت تمامشده تولید چاههای جدید نفتی در آمریکا حدود ۶۵ دلار به ازای هر بشکه است و این قیمت که بسیار بالاتر از دامنه قیمتی مطلوب ترامپ (بین 50 تا 59 دلار) است.
سرمایهگذاران به مسئله «سلطه انرژی» اهمیت نمیدهند و به دنبال بازدهی مالی هستند. به همین دلیل، شرکتهای نفتی آمریکایی برای ارائه گزارش درآمد خود بر توان پرداخت سود به سهامداران و برنامههای بازخرید سهام خود در شرایط کاهش قیمت نفت متمرکز بودند.
شرکتهای حفاری آمریکایی به دلیل الزام شدیدی که در زمینه ارائه بازدهی قابلقبول به سهامداران خود دارند، در واکنش به کاهش قیمت نفت در حال کاهش فعالیتهای خود هستند. برای مثال تعداد دکلها و تیمهای شکافت هیدرولیکی کمتر شدهاند و مدیریت شرکتها نسبت به هزینهکرد محافظهکارانهتر عمل میکنند.
در مقابل، عربستان هم توان و هم انگیزه افزایش عرضه در این مقطع از زمان را دارد. این کشور حدود ۳ میلیون بشکه در روز ظرفیت مازاد دارد که در سالهای اخیر برای بالا نگه داشتن قیمتها از آن صرف نظر شده بود. ریاض همچنین میداند که نفت شیل آمریکا باید در برابر کاهش قیمتها فعالیت خود را کاهش دهد. افزایش عرضه در این شرایط برای عربستان یک برد دوگانه محسوب میشود که هم رضایت ترامپ را جلب میکند و هم بخشی از سهم بازار از دسترفته خود را از شرکتهای آمریکایی بازپس میگیرد.
هرچند که ترامپ در زمینه قیمت نفت به پیروزی دست یافته اما برای تثبیت پیروزی خود باید به موفقیتی ژئوپلیتکی یعنی جلوگیری از درگیری نظامی در خلیج فارس نیز دست یابد.
نیاز به پیروزی در زمین دیپلماسی
ترامپ تمایل دارد با تهران به توافقی دست یابد که تنش با واشنگتن را کاهش دهد ایران و این اصلیترین انگیزه آمریکا برگزاری چند دور مذاکرات دیپلماتیک اخیر ایران و آمریکا در هفتههای اخیر بوده است. این در حالی است که اسرائیل تلاش خود را برای حمله به تأسیسات هستهای و زیرساختهای نفتی ایران به کار گرفته است.
نکته قابل توجه آن است که یک درگیری نظامی احتمالی در منطقه خلیج فارس علاوه بر این که برای ایران هزینهزا خواهد بود، تاسیسات نفتی در عربستان و دیگر کشورهای خلیجفارس نیز میتوانند مورد هدف حمله قرار بگیرند. این مسئله میتواند توضیح دهنده سفر اخیر شاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان، به تهران بوده باشد؛ سفری که بهاحتمال زیاد با این پیام انجام شده که عربستان در هیچگونه حملهای علیه ایران مشارکت نخواهد کرد.
ترامپ با گرفتن نفت بیشتر از عربستان، یک پیروزی آسان به دست آورده است؛ عربستان نیز در مقابل از حمایت ترامپ سود خواهد برد. اما برای حفظ کاهش قیمت نفت، ترامپ باید اسرائیل را از حمله به تاسیسات نفتی ایران باز دارد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید