به گزارش محمد حسین لطف الهی ؛ هنگامی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، هفته گذشته از امضای توافقی برای بهرهبرداری از «ذخایر عظیم» نفتی پاکستان خبر داد، این خبر با ترکیبی از شگفتی و تردید در میان مردم این کشور مواجه شد. واشنگتن پست در این رابطه نوشته است دولتهای متوالی در پاکستان دهههاست که رویای کشف و استخراج نفت به میزانی که سرنوشت اقتصادی کشور را دگرگون کند، در سر میپرورانند، اما هیچیک از این تلاشها تاکنون به ثمر ننشسته است.
نفت، بزرگترین کالای وارداتی پاکستان محسوب میشود و حدود ۸۰ درصد از نیاز کشور از منابع خارجی تأمین میگردد. کاهش ذخایر انرژی به طور مستقیم به قطعیهای گسترده برق و اختلال در زندگی روزمره منجر میشود. با این حال، لحن ترامپ در پلتفرم «تروث سوشال» بسیار خوشبینانه بود. او نوشت: «پاکستان و ایالات متحده برای توسعه ذخایر عظیم نفتی خود با یکدیگر همکاری خواهند کرد.» وی حتی با کنایه افزود: «چه کسی میداند، شاید روزی پاکستان به هند نفت بفروشد!» اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده (EIA ) برآورد کرده است که پاکستان ممکن است تا ۹.۱ میلیارد بشکه نفت قابل استخراج در اختیار داشته باشد؛ رقمی که مقامات پاکستانی اغلب برای جلب نظر سرمایهگذاران خارجی به آن استناد میکنند.
اما به گفته عافیه ملک، پژوهشگر حوزه انرژی در اسلامآباد، این ذخایر «اثباتشده» نیستند. ذخایر اثباتشده پاکستان به مراتب کمتر از این میزان است و کشور را در رتبه پنجاهم جهان، پس از کشورهایی چون رومانی، ویتنام و برونئی قرار میدهد. طبق گزارش EIA، تولید روزانه نفت پاکستان در سال ۲۰۲۳ کمتر از ۱۰۰ هزار بشکه بود که در مقایسه با تولیدکنندگان برتر جهان، رقمی ناچیز است (ایالات متحده با تولید روزانه حدود ۱۳ میلیون بشکه در رتبه نخست قرار دارد). با توجه به تاریخ طولانی ناکامیها، کمتر کسی در پاکستان باور دارد که این کشور روزی به یک صادرکننده نفت تبدیل شود. به گفته ملک، «بروکراسی پیچیده، مداخلات سیاسی و ناکارآمدیهای اداری» همواره سرمایهگذاران خارجی را دلسرد کرده و مانع پیشرفت در این حوزه شده است.
ترامپ اعلام کرده است که سرمایهگذاری جدید از سوی منابع خصوصی آمریکایی تأمین خواهد شد و افزود: «ما در حال انتخاب شرکت نفتی پیشرو برای این مشارکت هستیم.» جاهطلبانهترین تلاش اکتشافی پاکستان در سال ۲۰۱۹، زمانی که کنسرسیومی با حضور «اکسونموبیل» در سواحل کراچی به حفاری پرداخت، با شکست مواجه شد و هیچ ذخیره تجاری نفت یا گازی کشف نگردید. این در حالی است که هفته گذشته، یک پالایشگاه پاکستانی از امضای توافق برای واردات اولین محموله نفت خام از آمریکا خبر داد. آنا کلی، سخنگوی کاخ سفید، نیز با تأیید این خبر گفت: «همانطور که رئیسجمهور بیان کردند، پاکستان و ایالات متحده برای توسعه ذخایر عظیم نفتی خود همکاری خواهند کرد که این امر امنیت اقتصادی هر دو کشور را تقویت میکند.» مقامات پاکستانی از اعلام ترامپ برای ازسرگیری تلاشهای اکتشافی استقبال کردهاند. اویس لغاری، وزیر نیرو، به «واشنگتن پست» گفت: «ما از سرمایهگذاری کشورهایی مانند ایالات متحده، چین یا دیگران استقبال میکنیم. اینکه این موضوع مورد توجه رئیسجمهور ترامپ قرار گرفته، اتفاق خوبی است.»
با این حال، در میان تحلیلگران پاکستانی، بدبینی و حتی تمسخر غالب است. برخی گمان میکنند که هدف اصلی ترامپ، ارسال پیامی به هند، رقیب قدرتمند و پرجمعیتتر پاکستان است. حسن عسکری رضوی، تحلیلگر مسائل سیاسی، معتقد است: «ممکن است پاکستان در این تعامل، تنها یک اهرم فشار باشد و نه ذینفع اصلی.» روابط دولت ترامپ با دهلینو در ماههای اخیر بر سر مسائل تجاری تیره شده است. ترامپ روز چهارشنبه اعلام کرد که به دلیل تداوم خرید نفت روسیه توسط هند، تعرفه کالاهای هندی را تا ۵۰ درصد افزایش خواهد داد. هرچند برخی در پاکستان تردید دارند که کشورشان اولویت اصلی ترامپ باشد، مقامات رسمی از بهبود روابط با واشنگتن سخن میگویند. هنگامی که درگیریهای مرزی میان هند و پاکستان در ماه مه، دو کشور را تا آستانه یک جنگ تمامعیار پیش برد، دولت ترامپ برای برقراری آتشبس میانجیگری کرد.
ترامپ همچنین میزبان ژنرال عاصم منیر، رئیس قدرتمند ارتش پاکستان، در کاخ سفید بود و اسلامآباد نیز اعلام کرد که ترامپ را برای جایزه صلح نوبل نامزد خواهد کرد. تحلیلگران بر این باورند که علاقه مجدد آمریکا به پاکستان، بیش از آنکه به نفت مربوط باشد، به دسترسی به مواد معدنی و خاکهای کمیاب معطوف است. گمان میرود پاکستان دارای ذخایر عظیم و اکتشافنشدهای از این مواد باشد که در صنایع الکترونیک و فناوریهای دفاعی کاربرد حیاتی دارند. در بحبوحه تنشهای تجاری فزاینده میان ایالات متحده و چین (تأمینکننده اصلی خاکهای کمیاب)، دولت ترامپ علاقه روزافزونی به منابع معدنی پاکستان نشان داده است. مقامات آمریکایی در ماه آوریل در «مجمع سرمایهگذاری معدنی پاکستان» شرکت کردند. اما درست مانند نفت، بخش عمده ذخایر معدنی پاکستان نیز اکتشافنشده و بهرهبرداری از آنها دشوار است.
در همین حال، چین در حال احداث شبکهای نزدیک به دو هزار مایل جاده، راهآهن و خطوط لوله برای اتصال مرز خود در شمال پاکستان به استانهای غنی از منابع در غرب و بندر آبهای عمیق در جنوب این کشور است؛ پروژهای که به دلیل ناامنیهای فزاینده متوقف شده است. اسلامآباد نگران گسترش فعالیتهای طالبان پاکستانی در استان خیبر پختونخوا و تشدید مبارزات گروههای جداییطلب در استان بلوچستان است. جداییطلبان بلوچ این هفته مسئولیت حمله به دو کامیون حامل مواد معدنی در این استان را بر عهده گرفتند و هشدار دادند هر کسی که «در غارت منابع ملی بلوچ» نقش داشته باشد، هدفی مشروع تلقی خواهد شد. برخی از مقامات سابق پاکستانی نگراناند که چالشهای امنیتی فزاینده، ریشه در احساس محرومیتی دارد که نه تنها در میان گروههای شبهنظامی، بلکه در بین مردم عادی نیز گسترش یافته است. تجارب گذشته نشان میدهد که هنگام استخراج نفت یا مواد معدنی، جوامع محلی به ندرت از منافع آن بهرهمند شدهاند. جی. ای. صبری، از مقامات ارشد سابق وزارت نفت، میگوید: «هیچگاه تلاش جدی برای مشارکت دادن مردم محلی به عنوان شرکای واقعی صورت نگرفته است.»
صبری امیدوار است که مقامات پاکستانی از گذشته درس گرفته باشند. اما در حالی که دولت به دنبال جذب سرمایهگذاری خارجی است، قوانینی را برای گسترش کنترل مرکزی بر استخراج مواد معدنی وضع کرده که خود میتواند بهانهای برای نارضایتیهای بیشتر محلی باشد. عافیه ملک، پژوهشگر انرژی، تأکید میکند: «زمانی که جوامع محلی مزایای ملموس اکتشافات را ببینند، با احتمال بیشتری امنیت و موفقیت پروژهها را از آنِ خود خواهند دانست.» اظهارات اخیر ترامپ، ضمن ایجاد خوشبینیهای محدود، پرسشهایی جدی درباره انگیزههای واقعی و امکانپذیری عملی آن برانگیخته است.
پاکستان با اقتصادی شکننده و وابستگی شدید به واردات انرژی، نیازمند سرمایهگذاری خارجی است، اما تاریخ نشان داده که چنین وعدههایی اغلب بیسرانجام ماندهاند. آیا این بار متفاوت خواهد بود، یا این نیز بخشی از بازی ژئوپلیتیکی بزرگتر ترامپ در برابر هند و چین است؟ در شرایطی که ایالات متحده به دنبال تنوعبخشی به منابع انرژی و مواد معدنی خود است، پاکستان میتواند نقشی کلیدی ایفا کند، اما این امر تنها در صورتی ممکن است که چالشهای داخلی خود، از جمله ناامنی و نابرابری، را برطرف سازد.
تحلیلگران معتقدند بدون اصلاحات بنیادین، حتی سرمایهگذاریهای عظیم نیز به هدر خواهند رفت. ترامپ، با سبک خاص خود، این موضوع را یک پیروزی بزرگ جلوه داده است، اما واقعیتهای میدانی در پاکستان بسیار پیچیدهتر است. مردم این کشور که از وعدههای بیعمل خسته شدهاند، منتظر اقدامات واقعی هستند. زمان مشخص خواهد کرد که آیا این مشارکت جدید میتواند چرخه شکست را متوقف کند یا خیر.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید