فرزین سوادکوهی گزارشگر نفت خبر: حمیدرضا عجمی مدیر سرمایه گذاری شرکت ملی صنایع پتروشیمی در تشریح سه محور کلیدی برای سرمایه گذاری می گوید: "نخستین محور، فرآیند بررسی و صدور مجوزهای کسب وکار در حوزه سرمایهگذاری است. محور دوم، تأمین مالی برای طرحهای سرمایهگذاری است که از اهمیت بالایی برخوردار است. سومین محور نیز استفاده از ظرفیتها و تجارب بینالمللی در مسیر توسعه سرمایهگذاری است که ما تلاش کردهایم از تجربه های موفق کشورهای دیگر نیز بهرهمند شویم."
بر این اساس میتوان از این مدیر دولتی پرسید واقعا بررسی و صدور مجوزهای کسب و کار در سال های اخیر به چه معناست؟ آیا در تمام سالهای گذشته صدور مجوزها مشکل دار بوده؟ که حالا قراراست این مشکلات از پیش رو برداشته شود؟ این مشکلات چه بوده اند که شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران از بازگویی آن عاجز بوده است؟
محور دوم از اولی سوال برانگیز تر است.
"تامین مالی برای طرح های سرمایه گذاری" به چه مفهوم است؟ اصلا حالا که تعریف این محورها را با کلمات مبهم و بی مسمای آن متوجه نمیشویم چه اصراری داریم واژه های نامانوس بکار ببریم که جذابیتی نیم بند برای سرمایه گذاری ایجاد کنیم؟
او در مورد سومین محور میگوید که استفاده از ظرفیت ها و تجارب بین المللی را قراراست مدنظر قرار دهند.پرسش اینجاست که کشور ما در حوزه پتروشیمی با کدام بازار بالقوه و پر توان بین المللی ارتباط دارد که حالا می خواهد از تجربیات آن در بخش سرمایه گذاری استفاده کند؟
وقتی بخش پتروشیمی هرساله نیاز به ۷ تا ۸ میلیارد دلار سرمایه گذاری دارد اما در چنبره تحریم ها اسیر شده کدام سرمایه گذار حاضر است در این صنعت حاضر شود؟
سالهاست سرمایه گذاری در حوزه صنایع نفت و پتروشیمی ایران در اختیار دولتی ها و خصولتی ها و نهادهای نظامیست و همانها برای سرمایه گذاری خود حاشیه امنیت ایجاد کرده اند.
مدیر سرمایه گذاری NPC باید شفاف پاسخ دهد که آیا استیلای نهادهای پرقدرت دولتی که در قالب هلدینگ های بزرگ خود را پنهان کرده اند حاضرند از زمین پتروشیمی کنار بکشند که بخش خصوصی واقعی در آن فعالیت کند؟
یک نگاه به صورت های مالی و عملکردی شرکت های بزرگ پتروشیمی ایران نشان می دهد که قدرقدرت های دولتی و شبه دولتی امان شرکت های خصوصی را بریده اند و به آنها اجازه نفس کشیدن نمی دهند..آیا آقای عجمی برای این پرسش ها جوابی منطقی در دست دارد؟
این محورها که عجمی از ان سخن می گوید بیش از آنکه راهبردی باشند، نوعی کلیگویی بروکراتیک هستند که در اغلب اسناد بالادستی تکرار شدهاند. مثلاً:
سه محور کلیدی ذکرشده، نه تنها تازگی ندارند، بلکه سالهاست بهعنوان واژگان تزئینی در بستههای سیاستگذاری دیده میشوند، بیآنکه اثری عینی در تسهیل محیط کسبوکار برجای بگذارند.
بررسی دادههای رسمی سالانه وزارت نفت و گزارشهای بودجهای نشان میدهد که بیش از ۸۰٪ پروژههای فعال پتروشیمی در اختیار کمتر از ۱۵ هلدینگ بزرگ قرار دارد که عمدتاً تحت مالکیت نهادهای دولتی و شبهدولتی هستند.
اگر قرار است بخش خصوصی واقعی وارد میدان شود، لازم است ابتدا شفاف شود که:
کدام پروژهها قرار است به مزایده گذاشته شوند؟
چه تسهیلاتی برای رقابت بخش خصوصی با غولهای رانتی در نظر گرفته شده؟
آیا شرکت ملی صنایع پتروشیمی حاضر است صورتهای مالی دقیق و فهرست نهادهای بهرهمند از رانت خوراک و مجوزها را منتشر کند؟
آیا بازی واژگانی میتواند دردی از توسعه نیافتن مالی صنعت پتروشیمی ایران درمان کند؟
انتهای پیام
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
اخبار مرتبط
حدود 10 ساعت قبل
حدود 10 ساعت قبل
حدود 22 ساعت قبل
1 روز قبل
1 روز قبل
ویدئو مرتبط