داوود حشمتی، تحلیلگر نفت خبر: دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در رویکردی چندوجهی برای اعمال فشار حداکثری بر ایران، همزمان سه استراتژی کلیدی را دنبال میکند: مذاکره با ایران، مهار فروش نفت از طریق تحریم نفتکشها و بنادر، و مسدودسازی جریان بازگشت پول حاصل از فروش نفت. این سیاستها، که بهصورت هماهنگ اجرا میشوند، نشاندهنده تلاشی پیچیده برای افزایش فشار بر ایران در مذاکرات هستهای و محدود کردن منابع مالی این کشور است.
۱. مذاکره با ایران: دیپلماسی در سایه فشار
ترامپ از زمان بازگشت به قدرت در سال ۲۰۲۵، مذاکرات هستهای با ایران را از طریق میانجیگری کشورهایی مانند عمان ادامه داده است. بر اساس گزارشها، پنج دور مذاکره تاکنون برگزار شده و دور ششم هنوز قطعی نشده است. این مذاکرات با هدف محدود کردن برنامه هستهای ایران در ازای کاهش برخی تحریمها انجام میشود. با این حال، اظهارات تند ترامپ، از جمله تهدید به حملات نظامی در صورت عدم توافق، وضعیت مذاکره را وخیم تر کرده است. این موضوع همزمان با فشار تروئیکای اروپایی برای فعال کردن اسنپ بک، دیپلماسی را در وضعیتی بغرنج قرار داده است.
۲. مهار فروش نفت
ترامپ از طریق تحریمهای گسترده علیه شبکههای نفتی ایران، بهویژه نفتکشها و بنادر مرتبط با صادرات نفت، تلاش میکند تا صادرات نفت ایران را به صفر برساند. وزارت خزانهداری آمریکا (OFAC) از سال ۲۰۲۴ تحریمهایی را علیه نهادها و کشتیهای دخیل در تجارت نفت و پتروشیمی ایران اعمال کرده است. این تحریمها با هدف کاهش درآمدهای نفتی ایران، که منبع اصلی تأمین مالی ایران است، طراحی شدهاند. اگرچه تولید نفت ایران در می ۲۰۲۵ با افزایش تولید نسبت به سال قبل روبه رو بوده اما تحریمهای جدید با هدف افزایش هزینههای تجارت نفت، توانایی ایران برای صادرات را محدود کرده است.
۳. مسدودسازی جریان مالی: هدفگیری شبکه بانکداری سایه
همزمان با محدودیتهای فیزیکی بر صادرات نفت، آمریکا شبکههای مالی ایران، بهویژه آنچه آن را «بانکداری سایه» میخواند، را هدف قرار داده است. در هفته دوم خردادماه 1404 وزارت خزانهداری آمریکا بیش از ۳۰ فرد و نهاد مرتبط با برادران زرینقلم را تحریم کرد که مدعی شد میلیاردها دلار از طریق صرافیهای ایرانی و شرکتهای صوری در امارات متحده عربی و هنگکنگ منابع مالی را جابه جا کردهاند. بنا به ادعای آمریکایی ها این شبکهها به ایران امکان میدادند تا درآمدهای حاصل از فروش نفت و پتروشیمی را به سیستم مالی بینالمللی وارد کند.
OFAC همچنین شرکتهایی مانند Ace Petrochem FZE و Moderate General Trading LLC را به دلیل ارتباط با شرکت ملی نفتکش ایران تحریم کرد. این اقدامات با هدف قطع دسترسی ایران به ارز خارجی و مختل کردن توانایی ایران برای استفاده از درآمدهای نفتی انجام میشود. اسکات بسنت، وزیر خزانهداری، تأکید کرده که این شبکهها «خط حیاتی» رژیم ایران برای دور زدن تحریمها هستند.
بازی چندوجهی ترامپ: افزایش فشار در اتاق مذاکره
این سه استراتژی بهصورت هماهنگ اجرا میشوند تا فشار بر ایران را در مذاکرات هستهای به حداکثر برسانند. مذاکرات بهعنوان یک فرصت دیپلماتیک مطرح میشوند، اما تحریمهای نفتی و مالی، اهرمهایی برای تضعیف موقعیت ایران در این مذاکرات هستند. با کاهش درآمدهای نفتی و محدود کردن دسترسی به سیستم مالی بینالمللی، دسترسی ایران به منافع مالی برای برنامه های توسعه ای با چالشی بزرگ روبه رو میشود.. این رویکرد چندوجهی، که با شعار «فشار حداکثری» همراه است، به دنبال وادار کردن این کشور به پذیرش شرایط سختگیرانهتر در مذاکرات است.
چالشها و پیامدها
با وجود شدت تحریمها، ایران با استفاده از شبکههای بانکداری سایه و همکاری با کشورهایی مانند چین و روسیه، موفق به دور زدن تحریمها شده است. برای مثال، افزایش صادرات نفت به چین نشاندهنده توانایی وزارت نفت در حفظ بخشی از تجارت خود است. با این حال، این تحریمها هزینههای مالی و لجستیکی قابلتوجهی به کشور تحمیل کرده و اقتصاد را تحت فشار قرار میدهد. از سوی دیگر، تهدیدهای ترامپ برای اعمال تحریمهای ثانویه علیه خریداران نفت ایران، مانند چین، ممکن است تنشهای بینالمللی را تشدید کند.
در نهایت اینکه، استراتژی چندوجهی دونالد ترامپ، شامل مذاکره، تحریم نفتکشها و بنادر، و مسدودسازی جریان مالی، بخشی از کمپین «فشار حداکثری» برای تضعیف اقتصاد ایران و وادار کردن به پذیرش شرایط آمریکا در مذاکرات میتواند ارزیابی شود. این رویکرد، اگرچه فشار قابلتوجهی بر ایران وارد کرده، اما با چالشهایی مانند همکاری ایران با چین و روسیه و پیچیدگی شبکههای بانکداری سایه مواجه است. موفقیت این استراتژی به توانایی آمریکا در حفظ فشار مالی و دیپلماتیک، بدون ایجاد تنشهای گستردهتر جهانی، بستگی دارد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
اخبار مرتبط
29 دقیقه قبل
حدود 23 ساعت قبل
حدود 24 ساعت قبل
1 روز قبل
1 روز قبل
ویدئو مرتبط