زمان آن رسیده که ایران از این بازار کوچک اما سودآور برای ایجاد درآمدهای ارزی جدید بهره ببرد. ایران، با داشتن دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان یعنی چیزی در حدود ۳۴ تریلیون مترمکعب، پتانسیل بالایی برای ورود به بازار مینی الانجی دارد، اما تاکنون نقش محدودی ایفا کرده است. تولید گاز طبیعی ایران حدود ۸۵۰ میلیون مترمکعب در روز است، اما بیشتر آن برای مصرف داخلی مانند تزریق به میادین نفتی و تولید برق استفاده میشود و این در حالیست که پروژههای مینی الانجی ایران عمدتاً آزمایشی و داخلی هستند.
مینی الانجی، به عنوان گزینهای انعطافپذیر برای تأمین سوخت در مناطق دورافتاده، حملونقل و صنایع کوچک، محبوبیت یافته است.
اندازه بازار جهانی مینی الانجی در سال ۲۰۲۵ حدود ۲۲.۱۴ میلیارد دلار تخمین زده میشود و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ به ۳۱.۷۸ میلیارد دلار برسد، آنهم با نرخ رشد سالانه ترکیبی ۷.۵ درصدی که بسیار قابل تامل است.
این رشد عمدتاً ناشی از تقاضای رو به افزایش برای انرژی پاک، کاهش انتشار کربن و نیاز به جایگزینهای سوخت فسیلی سنتی است. بر اساس برآوردها، این بازار تا سال ۲۰۳۵ میتواند با نرخ رشد بیش از ۸.۲ درصد به بیش از ۲۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ برسد.
ایالات متحده، روسیه، چین و نروژ در این بازار هستند که از زیرساختهای پیشرفته و سرمایهگذاریهای استراتژیک بهره میبرند. این بازار نه تنها برای صادرات، بلکه برای مصرف داخلی در بخشهای حملونقل دریایی، کامیونها و نیروگاههای کوچک کاربرد دارد. این در حالیست چالشهایی مانند نوسانات قیمت گاز و تنشهای ژئوپلیتیکی بر بازار تأثیر میگذارند، اما تقاضای جهانی همچنان رو به رشد است.
پیش از این اشاره شد که پروژههای مینی الانجی ایران عمدتاً آزمایشی و داخلی هستند. برای مثال، اولین کارخانه مینی الانجی خصوصی در جزیره کیش با پیشرفت ۴۴ درصدی، ظرفیت ۴۰ هزار تن در سال دارد و هدف آن تأمین سوخت محلی است. همچنین، ایران یک برنامهریزی برای رسیدن به تولید ۱.۵ میلیون تن در سال تا ۲۰۲۶ در دستور کار دارد اما این رقم هنوز کوچک بوده و صادرات هم همچنان صفر است.
تحریمهای بینالمللی اصلیترین مانع هستند که دسترسی به فناوریهای مایعسازی را محدود کرده و سرمایهگذاری خارجی را کاهش دادهاند. در نتیجه، سهم ایران از بازار جهانی مینی الانجی نزدیک به هیچ است، در حالی که تولید کلی گاز آن میتواند پایهای برای گسترش باشد.
در مقایسه با کشورهای دیگر، بازار مینی الانجی ایران بسیار کوچک است. ایالات متحده پیشتاز جهانی است و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۷ بیش از ۴,۷۱۰ هزار تن ظرفیت جدید اضافه کند اما تمرکز بر پروژههای کوچک برای صادرات و مصرف داخلی نیز در این میان بسیار مهم تلقی می شود.
این قضیه در روسیه نیز در حال گسترش است. پروژههایی مانند Magnitogorsk با ظرفیت ۴۰ هزار تن در سال و برنامه افزایش چهار برابری ظرفیت کوچک تا بیش از ۴۰۰ هزار تن تا سال ۲۰۲۵ در دستور کار قرار گرفته است.
استرالیا هم که بیشتر به صنعت LNG بزرگ مشغول است، پروژههای میکرو الانجی مانند Chinchilla با ۵۰ تن در روز را در دست دارد، اما ظرفیت کلی کوچک آن حدود صدها هزار تن است.
قطر و الجزایر هم مثل استرالیا بیشتر بر LNG بزرگ تمرکز دارند. قطر ظرفیت LNG خود را از ۷۷ میلیون تن به ۱۴۲ میلیون تن تا ۲۰۳۰ افزایش میدهد، اما پروژههای مینی محدودی دارد و بیشتر صادرکننده بزرگ است.
الجزایر با تاسیسات بزرگ مانند GL۱Z با ظرفیت بیش از ۸ میلیون تن، در مینی الانجی کمتر فعال است، هرچند پروژههای قدیمی کوچک مانند Camel با ۱.۲ میلیون تن را دنبال می کند.
در مقابل، ایران با ظرفیت فعلی کمتر از ۲۰۰ هزار تن، از این کشورها عقب است، اما موقعیت جغرافیایی و ذخایر مشترک مانند پارس جنوبی میتواند مزیت رقابتی ایجاد کند.
پتانسیل درآمدزایی اقتصادی برای ایران
صنعت نفت و گاز ایران بیش از ۴۰ درصد اقتصاد کشور را تشکیل میدهد و مینی الانجی میتواند منبع درآمدی جدید باشد. با سرمایهگذاری ۱۲۰ میلیارد دلاری در توسعه گاز، ایران میتواند ظرفیت مینی الانجی را افزایش دهد و حتی صادرات کوچک را آغاز کند.
اگر تحریمها کاهش یابد، ایران میتواند سالانه ۱۰۰ میلیارد مترمکعب گاز صادر کند که بخشی به صورت مینی الانجی باشد. با قیمت فعلی الانجی در محدوده ۱۰-۱۵ دلار به ازای هر میلیون BTU، با صادراتی حتی تا ۲۰۰ هزار تن در سال، کسب درآمدی در حدود ۱ میلیارد دلار دور از تصور نیست.
علاوه بر این، مینی الانجی برای تأمین سوخت در جزایر و مناطق دور افتاده ایران مفید است چرا که وابستگی به واردات سوخت را کاهش میدهد و هزاران شغل ایجاد میکند. در مقایسه با روسیه که از مینی الانجی برای مناطق سیبری بهره میبرد، ایران میتواند از این مدل برای توسعه داخلی استفاده کند.
صنعت مینی الانجی ایران جای پیشرفت زیادی دارد. با سرمایهگذاری ۱۶۰ میلیارد دلاری مورد نیاز، ایران میتواند فناوریهای پیشرفته را جذب کند و به صادرکننده تبدیل شود.
رفع تحریمها همکاری با شرکتهایی مانند Shell را تسهیل میکند و ایران را به دروازه صادرات به آسیا و اروپا تبدیل میکند. تمرکز بر پروژههای کوچک مانند کیش میتواند پایهای برای گسترش باشد، و تولید مایعات گاز طبیعی درآمدهای جانبی ایجاد کند.
با این حال، چالشهایی مانند مدیریت های ضعیف و بعضا ناکارآمد و تنشهای ژئوپلیتیکی مانع هستند. برای پیشرفت، ایران باید بر جذب سرمایه داخلی و خارجی تمرکز کند و سیاستهای انرژی را اصلاح نماید، مشابه ایالات متحده که با پروژههای کوچک بازار را تسخیر کرده است.
در هر صورت بازار مینی الانجی ایران در مقایسه با ایالات متحده، روسیه، استرالیا، قطر و الجزایر کوچک است اما با ذخایر عظیم، میتواند به منبع درآمدی اقتصادی تبدیل شود و صنعت را توسعه دهد.
رفع موانع و سرمایهگذاری استراتژیک کلید موفقیت است. این تحول نه تنها درآمدهای ارزی را افزایش میدهد، بلکه جایگاه ایران در انرژی جهانی را تقویت میکند.
انتهای پیام
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
اخبار مرتبط
حدود 14 ساعت قبل
حدود 14 ساعت قبل
حدود 14 ساعت قبل
حدود 21 ساعت قبل
1 روز قبل
ویدئو مرتبط