نفت خبر سال گذشته به مناسبت ملی شدن صنعت نفت با امیر مقیسه مصاحبه ای انجام داد و ایشان در نقد وضعیت موجود شرکت ملی نفت سخنانی بیان کرد که تیز تر و برنده تر از نقد هایی بود که این روزها از او در رسانه ها میشنویم. اما بنا به درخواست خود ایشان و چندین نفر از بزرگان نفت این مصاحبه منتشر نشد، چرا که احساس میشد این حرفها ساختار شکنانه است.
نفت خبر هم چون نمیخواست متهم به بهم زدن آرامش شرکت نفت در دوران تحریم و ماسوا نشود از انتشار این مصاحبه خودداری کرد. اما مساله اصلی نقد یک رویکرد در این روزهای نفت کشور است. رویکرد روشنفکر نمایی در این ساختار متصلب و غیر قابل تغییر واقعا چه سودی و نتیجه ای دارد؟
بله نقد یک ساختار سنگین و دور از تکاپوی توسعه، لازم است اما جایی که نقد برنده باشد و واکنش برانگیزد اما در بافتار موجود نفت که به روزمرگی به شدت خو کرده است و توسعه را به عنوان یک بلای مهیب نگاه میکند گفتن این سخنان فقط برساختن یک دو قطبی کاذب است که اتفاقا شرکت نفت را از رفتار عادی و عادتی خود هم دور میکند. یعنی همین حفظ تولید به شکل خیلی سنتی و مرسوم که رویکرد دریس و نورالدین موسی ودوستان، مخزن گرایان است هم دچار دست انداز میشود. در بستری که قرار نیست تحولی رخ دهد، حرفهای روشنفکری اتفاقا سم است چرا که رویه های عادی و ساده و وروتین شده را نیز دچار اخلال میکند و طرف راه رفتن خودش هم یادش میرود.
در واقع باید مقیسه را به نقد کشید که به عنوان یک عضو هیات مدیره که میل به تغییر سازو و کارها داری در این یک سال و خورده ای که عضو هیات مدیره هستی و سالهایی که مدیر سرمایه گذاری بودی چه کردی؟ اصلاح بازار بالادست که مشخصا دست شماست به کجا رسید؟ اینکه هنوز نرخ روزانه دکل آنچه که مصوب هیات مدیره شده است با واقعیت بازار خیلی فاصله است دستاورد شما محسوب میشود یا نه؟ یعنی تمام مدرن شدن و به روز شدن شرکت ملی نفت را در همین خلاصه کنیم که دو گام در بالادست برداشتیم؟ آن هم چه دو گامی!؟ گام هایی که هنوز اکوسیستم حفاری به آن اعتنا و اعتماد نکرده است و فقط در گزارشات آقای مقیسه از آن یاد میشود وگرنه دانا، حفاری شمال، ملی حفاری و دیگر فعالین حوزه حفاری هنوز شکوفایی ادعایی را خبردار نشده اند. وانگهی این بماند که نرخ حفاری تعیین شده یعنی روزی 21 هزار دلار با حقیقت بازار منطقه تفاوت دارد، در همین عراق در میدان رومیله نرخ دکل حفاری 33 هزار دلار است. این تفاوت آشکار آیا به جیب وزارت نفت میرود؟ یا بازار حفاری ایران را کوچک نگه میدارد؟ نکته عجیب تر اینکه اقتدار این تحول اقای مقیسه حتی در بین خود شرکتهای دولتی نفت هم نیست. اروندان یک نرخی برای دکل دارد، مناطق نفت خیز یک نرخ، متن هم یک نرخ. این چند گانگی از چه میاید اقای مقیسه؟ به شما میگوییم.
از این میاید که تحول مورد ادعای شما از اطاق تان بیرون نرفته است و فقط برای شما دستاوردی در حوزه برند شخصی داشته است وگرنه هیات مدیره نفت به این حرفهای شما به چشم شوخی یا نهایت روشنفکر بازی نگاه میکند. به راستی چرا تحول و اصلاحات شامل این نمیشود که شرکت ملی نفت جایگاه خود را در این صنعت پیدا کند؟ مگر میشود مدیرعامل شرکت نفت با وزیر نفت اطاقش فقط چهار در فاصله داشته باشد؟ این چه میکند؟ او چه میکند؟ متولی تولید نفت کشور بالاخره وزیر است یا مدیرعامل؟ بله در ظاهر وزیر است اما ستاد این وزارتخانه فقط یک سربار است بر صنعت نفت کشور و تولید روزی دست دیگرانی است که اتفاقا کمترین نقش ومشارکت را در تصمیمات این صنعت دارند. اقای مقیسه تکلیف شرکت نفت و اساسنامه همیشه مساله دارش چه میشود؟ بالاخره شرکت ملی نفت عابر بانک دولت و حاکمیت است یا متولی توسعه نفت کشور؟ نیازهای این صنعت را وزیر باید دنبال کند یا مدیرعامل نفت؟ فروش نفت دست وزیر است یا مدیرعامل نفت؟ اینکه اکنون طبق قانون سهم شرکت نفت از درامد نفت، برداشت 14 ونیم درصدی است ولی بر اساس حسابرسی های ادوار و سالهای مختلف بیشتر از هفت یا هشت درصد برداشت صورت نگرفته است چرا شامل تحول خواهی شما نمیشود؟
چرا مقیسه و دوستان اصلا سراغ این گفتمان نمیروند که شرکت نفت چرا نباید برداشت درامدی اش کامل( چهارده و نیم درصد) باشد. اینکه امثال شمسی و عاقبتی مانع تحول هستند روشن است. نرخ حفاری را پایین نگه داشتن دقیقا حبس کردن شرکت نفت در کسب درامد پایین تر است ولی نقش مقیسه ها فقط در حد غر زدن است و در بازی ها کلان اصلا یا انکار میشوند یا مورد طعنه و شوخی واقع میشوند که اینها حرف روشنفکری است. حرف ما این است که اتفاقا ادامه دادن این سخنان فقط به شکل گیری برند شخصی اقای مقیسه کمک میکند که در روزهای اخیر برخی رسانه ها این خط را پیش بردند وگرنه که مقیسه توان شکستن سد مقاومت را ندارد و این حرفها تنها به درد تیتر شدن میخورد. شرکت ملی نفت ایران بالغ بر هشتاد میلیارد دلار بدهکار است هیچ برای هیات مدیره این شرکت مهم نیست. از بانک مرکزی گرفته است و دولت باید پس دهد. شرکت ملی نفت ایران صندوق توسعه ملی را جدی نمیگیرد. وقت پول گرفتن چرا، وقت پس دادن از این سخن میگوید که نفت و گاز تولید کردیم با یارانه فروختیم پس پول بی پول. این پرنسیب و هویت امروز ملی نفت ایران است که اصلا مورد چالش کسی واقع نمیشود ولی در موضوعات به مراتب کم اهمیت تر مانند نرخ حفاری اقای مقیسه منتقد است و مدعی، که آنجا هم باز تحولی رخ نداده است و فقط برای ایشان برند و هویت روشنفکری آورده است. در واقع اگر پایه تحول و تغییر را میخواهید در نفت بسازید ساز وکارهای کلان را تغییر دهد تا در این حوزه کسب وکاری اتفاق مبارکی رخ دهد که فعال اکو سیستم مانند حفارهای دانا و حفاری شمال آن را خبر دار شوند. شما برای رسانه ها قرار نیست هر روز خوراک فراهم کنی و برند شخصی ات را توسعه بدهی. اگر هم حریف آن ساختار متصلب نمیشوی که تردید نداریم نمیشوی، ملت را با حرفهای روشنفکری سرکار نگذار و گفتار درمانی نکن.
انتهای پیام
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید